اگر از آنجه هستیم احساس رضایت کنیم. خود درونی ما قوی و معنوی می شود. اگر آنچه دیگران می خواهند باشیم . خود درونی ما ساختگی و مصنوعی می شود. تا زمانی که آزارم به کسی نمی رسد همینی که هستم خوبم.
عشق نخستین گام به سوی خداست و تسلیم آخرین گام ....
و این دو گام کل سفر است.
انسانها بقدری درگیر دنیای خارج هستند که از توجه به دنیای درون باز می مانند. ما محتاج برقراری رابطه با روح و منابع خلاق درون خود هستیم حتی برای چند دقیقه در روز. ما به این زمان نیاز داریم تا آرامش جسمانی و روانی خود را بدست آوریم و بسوی خودآگاهی حرکت کنیم. با عادت به انجام این کار دنیای درون به روی ما گشوده و منابع خلاقیت در اختیار ما قرار می گیرد.
امروزه باور عمومی بر این است که در درون هر فرد یک منبع هدایتی وجود دارد که می تواند او را بسوی موفقیت راهنمایی کند.
قلب تو چون باغی است که در آن خشم یا ترس،
عشق یا نفرت می تواند رشد کند.
کدام دانه را در قلبت خواهی کاشت؟
بودا
The heart is like a garden. It can grow compassion or fear, resentment or love. What seeds will
you plant there
Buddha
امواج مغزی در بیداری کامل بین 14 تا 21 سیکل در ثانیه است (امواج بتا). در حالت آسودگی امواج مغز به 7 تا 14 کاهش می یابد (امواج آلفا). وقتی امواج مغز انسان در سطح آلفا است. احساس راحتی صلح و آرامش وجود او را فرا می گیرد. تحقیقات جدید نشان می دهد درسطح آلفا با فعال شدن نیمکره راست مغز الهامات و خلاقیت ها شکوفا می شوند. آرمیدگی ریلکس شدن و مراقبه هاGetBC(28);
شخص فقط می تواند آن جنبه هایی را در دیگران بپذیرند که در خود می پذیرد»
برای پذیرش آن حالت از خودتان که قبلا آن را طرد کردید ، باید رحم و عطوفت و درک داشته باشید.
باید دارای حس همدردی و همدلی باشید تا بتوانید بپذیرید که انسان هستید و تمامی جنبه های بشر را چه خوب و چه بد در خود دارید.
هنگامی که دلتان را به روی خودتان بگشایید متوجه خواهید شد که باهمه چیز و همه کس همدرد و همدل هستید
انسان آگاه می داند که زندگی پیوسته در حال تغییر است؛ زندگی یعنی تغییر. تنها یک چیز همیشگی است و آن خود تغییر است.
پادشاهی دو شاهین کوچک به عنوان هدیه دریافت کرد.
آنها را به مربی پرندگان دربار سپرد تا برای استفاده در مراسم شکار تربیت کند.
یک ماه بعد، مربی نزد پادشاه آمد و گفت که یکی از شاهینها تربیت شده و آماده شکار است اما نمیداند چه اتفاقی برای آن یکی افتاده و از همان روز اول که آن را روی شاخهای قرار داده تکان نخورده است.
این موضوع کنجکاوی پادشاه را برانگیخت و دستور داد تا پزشکان و مشاوران دربار، کاری کنند که شاهین پرواز کند. اما هیچکدام نتوانستند.
روز بعد پادشاه دستور داد تا به همه مردم اعلام کنند که هر کس بتواند شاهین را به پرواز درآورد پاداش خوبی از پادشاه دریافت خواهد کرد.
صبح روز بعد پادشاه دید که شاهین دوم نیز با چالاکی تمام در باغ در حال پرواز است.
پادشاه دستور داد تا معجزهگر شاهین را نزد او بیاورند.
درباریان کشاورزی متواضع را نزد شاه آوردند و گفتند اوست که شاهین را به پرواز درآورد.
پادشاه پرسید: «تو شاهین را به پرواز درآوردی؟ چگونه این کار را کردی؟ شاید جادوگر هستی؟
کشاورز گفت: سرورم، کار سادهای بود، من فقط شاخهای راکه شاهین روی آن نشسته بود بریدم. شاهین فهمید که بال دارد و شروع به پرواز کرد.
گاهی لازم است برای بالا رفتن، شاخههای زیر پایمان را ببریم.
وقتی که میگن زن شیطون رو هم درس میده قبول کن!
زن به شیطان گفت : آیا آن مرد خیاط را می بینی ؟ میتوانی بروی وسوسه اش کنی که همسرش را طلاق دهد ؟
شیطان گفت : آری و این کار بسیار آسان است
پس شیطان به سوی مرد خیاط رفت و به هر طریقی سعی می کرد او را وسوسه کند اما مرد خیاط همسرش را بسیار دوست داشت و اصلا به طلاق فکر هم نمی کرد
.: Weblog Themes By Pichak :.